پس بقیه بیکارها کجا هستند ؟
یادداشت پس بقیه بیکارها کجا هستند ؟ در روزنامه دنیای اقتصاد شماره ۴۹۳۶ مورخ ۲۶ تیر سال ۹۹ چاپ شده است.
سازمان بین المللی کار، بیکار کسی را در نظر گرفته است که شغلی نداشته باشد
و برای شروع آن آماده است، همزمان به دنبال کار است اما نمی تواند شغل پیدا کند.
در ایالات متحده بیکار کسی است که دوست دارد کار کند و در چهار هفته گذشته به صورت فعال به دنبال کار گشته باشد.
تمام کسانی که کار دائم دارند یا پاره وقت کار کنند شاغل هستند.
همچنین اگر کسی بدون دستمزد در بنگاه اقتصادی خانوادگی فعالیت داشته باشد بیکار نیست.
اما تمام کسانی که در خانه نشسته اند، کار نمی کنند
و به دنبال کار هم نمی گردند نه بیکار هستند و نه شاغل،
این افراد بیرون از دایره مشارکت اقتصادی قرار می گیرند.
با شیوع کرونا و همه گیری آن در دنیا، حتی شرکت های بزرگ نیز با مشکل مواجه شدند و عموما دست به تعدیل نیرو زدند.
و طبیعتا نرخ بیکاری در سراسر جهان بالا رفت.
طبق اعلام رسمی وزارت کار ایالات متحده در اول خردادماه (۲۱ می) حدود ۳۹ میلیون نفر برای بیمه بیکاری ثبت نام کرده اند.
آمریکا ۳۲۸ میلیون نفر جمعیت دارد و با یک تناسب ساده نسبت به جمعیت ۸۱ میلیونی ایران،
انتظار میرود که اینجا هم حدود ۱۰ میلیون نفر برای بیمه بیکاری ثبت نام کنند،
اما طبق اعلام مدیرکل حمایت از مشاغل و بیمه بیکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
در تاریخ ۲۹ اردیبهشت، تعداد ثبت نام کنندگان حتی به ۱ میلیون هم نرسید!
یعنی در ایران به نسبت آمریکا حدود ۹ میلیون نفر بیکار داریم که بیکاری آن ها به خاطر کرونا نبوده است.
شرط ثبت نام در بیمه بیکاری در ایران
البته شرط ثبت نام در بیمه بیکاری در ایران داشتن حداقل ۶ ماه بیمه تامین اجتماعی است
و احتمال دارد که خیلی از افرادی که شغلشان را به خاطر این بحران از دست داده اند،
به همین دلیل درخواست بیمه بیکاری نداده اند.
همانطور که می دانید محاسبه نرخ بیکاری در ایران همواره با ابهاماتی مواجه بوده است
از جمله محاسبه کردن زنان خانه دار، دانشجویان و سربازان در جمعیت شاغل جامعه.
بنابراین من در اینجا قصد ندارم در مورد نرخ بیکاری ایران صحبت کنم.
حرف من درباره تفاوت یک کشور صنعتی و یک کشور در حال توسعه است.
طبق اعلام رسمی بانک مرکزی به ۱۳ رسته شغلی که از کرونا آسیب دیده اند،
وام ۱۲ میلیونی با نرخ بهره پایین به ازای هر نفر نیروی کار داده می شود.
تعداد کارکنان این مشاغل، ۳ میلیون برآورد شده است.
اگر تمام این ۳ میلیون شاغل را که به گفته رئیس اطلاع رسانی وزارت کار شاغل بیمه شده هستند را،
شاغل بیمه نشده در نظر بگیریم و فرض کنیم تمام آن ها در اثر کرونا بیکار شده اند
و به خاطر نداشتن شرایط اخذ بیمه بیکاری در سامانه های مربوطه ثبت نام نکرده اند.
تفاوت بیکاران ایران و ایالات متحده به ۶ میلیون نفر کاهش می یابد.
من برای اشتباهات آماری یک میلیون نفر دیگر را از این آمار کم می کنم. حالا چه کنیم با این ۵ میلیون نفر؟
نرخ مشارکت اقتصادی ایران
طبق اعلام مرکز آمار ایران در فاصله سال های ۸۴ تا ۹۳ یک درصد به نرخ مشارکت اقتصادی افزوده شده
و سالیانه تنها ۶۶ هزار و ۷۰۰ نفر توانسته اند وارد بازار کار شوند
و احتمالا ما با این سرعت به نیم قرن زمان نیاز داریم تا این افراد شاغل شوند.
فقط برای اینکه تصور بهتری از ایجاد شغل برای ۵ میلیون نفر داشته باشیم،
در نظر بگیرید که شرکت فولاد مبارکه اصفهان به عنوان یکی از بزرگترین شرکت های ایرانی،
تعداد کارکنانش حدود ۱۳ هزار نفر است و با یک تقسیم ساده به این نتیجه می رسیم
ما برای گذار از یک کشور در حال توسعه
به یک کشور توسعه یافته نیازمند ایجاد حدود ۴۰۰ شرکت فولاد مبارکه هستیم!
حالا سوال این است به نظر شما، ما با این اقتصادی که حالا جهانی شده و با تحریم و البته این بار کرونا،
می توانیم ۴ شرکت فولاد مبارکه تاسیس کنیم؟ ۳۹۶ تای دیگر پیشکش.