سعدی و اندرزهای لقمان

سعدی و اندرزهای لقمان

ضرب المثل های سعدی

از سعدی ضرب المثل های زیادی در زبان محاوره ی امروزه به کار می رود. گفته اند فقط از گستان چهارصد ضرب المثل استخراج شده است[۱]. از طرفی یکی از روشهای داستان گویی سعدی نقل قول از شخصیتها است. سعدی از اردشیربابکان و جالینوس بگیر تا حسن میمندی و موسی علیه السلام، در گلستان حکایاتی دارد. یکی از این شخصیتها لقمان است: لقمان مردی دانا و حکیم بوده که بنا به روایات در زمان داوود پیغمبر می زیسته است. در قرآن مجید سوره ای به نام او هست و از زبان وی پندهایی به فرزندش نقل شده است.[۲]

از معروف ترین این حکایات که ضرب المثل هم شده مربوط به ادب آموزی لقمان است. اصل حکایت اینگونه است:

((لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از فعل آن پرهیز کردم

نگویند از سر بازیچه حرفی                         کزان پندی نگیرد صاحب هوش

و گر صد باب حکمت پیش نادان                   بخواند آیدش بازیچه در گوش[۳]))

ضرب المثل آشنا

ضرب المثل معروف دیگری در گلستان از زبان لقمان نقل می شود که امروزه بدون ذکر نام وی بر زبان ها جاریست. این حکایت از مشهورترین داستانهای گلستان و نمونه ی زیبایی از هنر ایجاز سعدی است. کنایه نرود میخ آهنین در سنگ از همین داستان برآمده است:

((کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی قیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند و فایده نبود

چو پیروز شد دزد تیره روان           چه غم دارد از گریه کاروان

لقمان حکیم اندر آن کاروان بود یکی گفتش از کاروانیان مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه ای گویی تا طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود. گفت دریغ کلمه حکمت با ایشان گفتن

آهنی را که موریانه بخورد                              نتوان برد از و به صیقل زنگ

با سیه دل چه سود گفتن وعظ                       نرود میخ آهنین در سنگ

همانا که جرم از طرف ماست

به روزگار سلامت شکستگان دریاب                  که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند

چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی              بده وگرنه ستمگر به زور بستاند[۴]))

ضرب المثل گمنام

اما سعدی در دیباچه گلستان پندی دیگر را از زبان لقمان ذکر میکند که به اندازه دو حکایت بالا معروف نیست و کمتر مورد توجه قرار گرفته است، عین جمله را ذکر می کنم:

((نخل بندی دانم ولی نه در بستان و شاهدی فروشم ولی نه در کنعان. لقمان را گفتند حکمت از که آموختی گفت از نابینایان که تا جای نبینند پای ننهند[۵]))

در بالا نمونه هایی از نثر بی نظیر سعدی را دیدیم. بیشتر از این در بضاعت بنده نیست که در مورد وی سخن بگویم و بقول مرحوم محمد علی فروغی، مداحی از شیخ سعدی را زبانی و بیانی مانند زبان و بیان خود او باید، هیهات که چشم روزگار دیگر ماننده او ببیند[۶].

[۱]  چهارصد ضرب‌المثل از «گلستان» سعدی در زبان پارسی رایج است، سخنرانی دکتر چراغی در همایش آموزگار ادب، گیلان به نقل از ایسنا

[۲] گزیده گلستان، دکتر حسن انوری

[۳] گلستان سعدی، باب دوم در اخلاق درویشان، حکایت شماره ۲۱

[۴] گلستان سعدی، باب دوم در اخلاق درویشان، حکایت شماره ۱۹

[۵]دیباچه گلستان

[۶] سعدی نامه، محمد علی فروغی

لینک کوتاه مطلب : https://alitsaki.ir/?p=2755
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای امنیت، استفاده از سرویس reCAPTCHA گوگل مورد نیاز است که تابع Privacy Policy and Terms of Use است.