مربی حسابداری و مدیر ارشد مالی | علی ط. ساکی

نقدینگی و مدیریت نقدینگی

مدیریت نقدینگی

نقدینگی و مدیریت نقدینگی همیشه با چالش‌هایی روبه‌روست و امروز دربارۀ چالش‌ها و راهکارهایش خواهم گفت.

قبل از صحبت دربارۀ نقدینگی ابتدا باید ببینیم در چه فضایی هستیم؛ یعنی فضای اقتصادی‌ای که داخلش هستیم شاید یک فضای نرمالی مثل سال‌های قبل نباشد.

بنابراین بدون اینکه ایران ۱۴۰۰ را پیش‌بینی کنم که البته پیش‌بینی بسیار سختی هم هست، بگویم در سال ۱۴۰۰ چه اتفاقاتی می‌افتد و ما با چه مسائلی درگیر خواهیم بود؛ چون هر اتفاقی که در سال ۱۴۰۰ بیفتد، طبیعتاً به یکی از چالش‌های ما در نقدینگی تبدیل خواهد شد.

من این چالش‌ها را به چند دسته تقسیم کرده‌ام. دستۀ اول قوانین مالی و مالیاتی است. در سال ۱۴۰۰ چند قانون تصویب خواهد شد یا علاوه بر تصویب اجرا هم خواهد شد: (این قوانینی که می‌گویم همان‌طور که گفتم یا تصویب شده است و منتظر اجراست یا قبلاً تصویب شده است و باید اجرا می‌شد، اما نشده و به‌تازگی قرار است اجرا شود یا در حال تدوین است.)

۱. قانون مالیات

اولین قانون، همین قانون مالیات جدید است که مالیات بر عایدی را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. یعنی قانون مالیات جدیدی خواهیم داشت که مشکلات و مسائل قانون سال ۱۳۹۴ را قرار است حل کند و به‌سمت جامعۀ شفاف‌تر خواهیم رفت و طبیعتاً مالیات‌ستانی قدرتمندتر خواهد شد؛ پس باید خودمان را با قانون مالیات‌های جدید تطبیق بدهیم.

۲. قانون مالیات بر ارزش افزوده

دومین قانون، قانون مالیات بر ارزش افزوده است. آن هم به همین شکل است؛ یعنی پس از اینکه قانون‌گذار متوجه شد در این قانون هم یک سری مشکل وجود دارد، اصلاحاتی در این قانون انجام داد. قرار بود اصلاحات این قانون پارسال اجرا شود، اما نشد و برای سال ۱۴۰۰ اجرا خواهد شد.

۳. قانون پایانه‌های فروشگاهی

سومین قانون، قانون پایانه‌های فروشگاهی است. اگر تا دیروز می‌توانستید زیرپله‌ای و دودفتره کار کنید به‌نحوی که دولت نفهمد چه‌به‌چه است، امروز دیگر پایانه‌های فروشگاهی رحم و مروت ندارد!

قرار است عملکرد هر بقال و کاسب و هرکسی که در هر جایی کار می‌کند، توسط پایانه‌های فروشگاهی پایش شود تا سهم دولت از او گرفته شود. همان‌طور که می‌دانید قبلاً یک رسیدگی مالیاتی ساده داشتیم. وقتی گزارشات فصلی اضافه شد و این موضوع مستقر شد، رسیدگی مالیاتی جنبۀ دیگری پیدا کرد.

دیگر به‌جای اینکه خود ممیز زحمت بکشد و کلی کار انجام بدهد، یک‌راست سراغ گزارشات فصلی می‌رود و بر اساس گزارش فصلی رسیدگی و ممیزی‌اش را انجام می‌دهد.

نکتۀ دیگر اینکه امروزه تراکنش‌های مالی شناسنامه‌دار شده است. شما یک ریال که جابه‌جا می‌کنید، وزارت دارایی و بانک مرکزی می‌داند. کسانی که به‌تازگی برای رسیدگی مالیاتی‌شان آمده‌اند می‌گویند الان تراکنش‌ها را هم رسیدگی می‌کنند.

یعنی دیگر زمان زیرپله‌ای‌کارکردن و دودفتره‌کارکردن و افشانکردن گذشته است. کسانی که باید ببینند، شماره‌حساب‌ها و تراکنش‌های من را می‌بینند.

۴. قانون چک صیاد

قانون چک صیاد هم قانون جدیدی است. مدتی زیادی است که حرف از اجرای این قانون است که اجرا بشود یا نه.

سال بعد به‌خاطر اینکه احتمال دارد به FATF بپیوندیم، حتماً موقع اجرای این قانون است. به هر حال اگر می‌خواهیم با دنیا رابطه داشته باشیم، این موضوعات باید انجام بشود.

خود همین هم یک مسئله است؛ یعنی امروز درگیرید تا خودتان و شرکت و مؤسسه‌تان را با قانون چک صیاد تطبیق بدهید.

۵. طرح نظارت در حسابداری

آخرین مسئله در این حوزه هم طرح نظارت در حسابداری است. واقعیت این است که تا دیروز ما حسابدارها مهم نبوده‌ایم؛ اما الان مهم شدیم!

الان همه ما را خیلی دوست دارند؛ چون فهمیده‌اند پول نفت نداریم. حتماً شما هم شنیده‌اید که این روزها می‌گویند که ما یا فروش نفت نداریم یا اگر هم داشته باشیم، فروش نفت یک فروش شکننده است.

بنابراین باید مثل همۀ دولت‌های بزرگ دنیا سراغ مالیات‌گرفتن برویم تا چرخ مملکت بچرخد. خلاصه اینکه در تلاش‌اند طرحی را به نام نظارت بر حسابداری یا نامی شبیه آن سروسامان بدهند.

به‌بیان دیگر به‌نظرشان جامعۀ حسابداران رسمی و سازمان حسابرسی دیگر کافی نیست و می‌خواهند قانون جدیدی بیاورند. به هر حال وارد بحث فنی و فلسفی در این زمینه نمی‌شوم.

آنچه مهم است این است که حسابداری در ایران مهم شده است. می‌دانید که روز حسابدار هم تصویب کرده‌اند.

اگر شورای عالی فرهنگی هم آن را قبول کند، در تقویم هم خواهد آمد. همۀ این اتفاقات نشان‌دهندۀ این است که حسابداری و مالیات‌ستانی در ایران جدی شده است.

شما باید شفاف رفتار کنید و حقوق دولت و بیمه و مالیات را بدهید. همۀ این‌ها روی نقدینگی که بعداً می‌خواهم دربارۀ آن صحبت کنم تأثیرگذار است و شما با این فضا سروکار خواهید داشت.

همۀ سیستم‌ها هم به هم لینک شده است؛ مثلاً وقتی می‌خواهید وام بگیرید، باید مالیاتتان را تسویه کرده باشید. تمام این‌ها از طریق سیستم‌های کامپیوتری به همدیگر وصل شده است و به‌نظرم این اولین چالشی است که سال آینده با آن درگیر خواهیم بود و همین‌طور سال‌های بعد. اگر خودمان را با این سیستم تطبیق ندهیم، این چالش ادامه پیدا خواهد کرد.

افزایش دستمزد و جنگ بر سر منابع انسانی

نکتۀ بعدی که می‌خواهم بگویم دربارۀ منابع انسانی است و برای این بحث عنوان «افزایش دستمزد و جنگ بر سر منابع انسانی» را انتخاب کرده‌ام. اقتصاددانان می‌گویند که بازارها موازی همدیگر حرکت می‌کند؛ مثلاً قیمت بنزین که گران می‌شود، قیمت مواد خوراکی هم افزایش می‌یابد، قیمت بورس هم افزایش می‌یابد، قیمت ماشین هم افزایش می‌یابد.

قیمت همۀ بازارها در سال گذشته و در سال قبل‌ترش به‌خاطر تورم و تحریم افزایش پیدا کرد، به‌جز یک بازار که آن بازار حقوق و دستمزد بود. الان تمام شرکت‌ها و کسانی که مخاطب این یادداشت‌اند، درگیر این مسئله هستند که یا نیروهایشان رفته‌اند یا قرار است بروند یا می‌ترسند که می‌خواهند بروند.

حقیقت این است که حقوق‌ها دیگر کفاف نمی‌دهد و جابه‌جایی کارمندان زیاد شده است. در نسل و دوران ما وقتی یک نفر سه محل کار عوض می‌کرد به او انتقاد می‌کردند؛ اما الان یک نفر که مثلاً پنج سال سابقۀ کار دارد و به شما رزومه می‌دهد، حداقل دو محل کار عوض کرده است.

بنابراین ما در سال آینده حتماً شاهد افزایش حقوق خواهیم بود، هم افزایش حقوق دولتی که زیاد مهم نیست و هم افزایش حقوق بخش خصوصی.

به‌بیان دیگر همان اقتصادی که زیرپله‌ای می‌چرخید، از این به بعد به حسابدار یا کارشناس فنی یا نیروی تازۀ دیگری نیاز دارد، که آن نیرو دیگر با دستمزد سابق کار نمی‌کند.

در نتیجه هم باید نگران نیروی انسانی‌تان باشید و بدانید که ممکن است نیروی انسانی‌تان شما را رها کند هم اینکه باید دستمزد بیشتری را به نیروی انسانی‌تان بدهید. به‌نظرم با این چالش در سال آینده درگیر خواهیم بود.

تکنولوژی در حسابداری

در یادداشت‌های قبلی کم و بیش به موضوع تکنولوژی در حسابداری اشاره کردم. مسلماً ما دوست نداریم کسی یا شرکت فناوری خاصی وارد بخش حسابداری ما بشود؛ اما واقعاً این چیزی نیست که ما آن را تعیین کنیم یا بر اساس دوست‌داشتن ما حرکت کند.

خیلی وقت است که تکنولوژی وارد حسابداری و مسئلۀ مالی شده است. جالب است بدانید بدون اینکه خودمان بدانیم روزانه داریم با چیزی به نام فین‌تیک کار می‌کنیم.

نمی‌خواهم اسم شرکت‌ها را ببرم، اما تاکسی‌مان را از طریق فین‌تک می‌گیریم، قبض‌هایمان را از طریق فین‌تک پرداخت می‌کنیم، حتی خرید یک بستۀ آموزشی هم از طریق فین‌تک دارد انجام می‌شود.

زندگی ما به این موضوع گره خورد است و واقعاً دیگر وقت آن نیست که بگوییم من نمی‌خواهم وارد فین‌تک و فناوری سیستم‌های مالی بشوم.

فین‌تک با تمامی پرداخت‌های ما عجین شده است و تمامی شرکت‌های پیشرو را درگیر خود کرده است. سامانه‌های گمرکی و مالیاتی و تأمین اجتماعی و… همه الکترونیکی شده است.

قبلاً وقتی می‌خواستید دفترچه بگیرید، به باجۀ مخصوص مراجعه می‌کردید؛ اما الان باید این کار را اینترنتی انجام بدهید. اگر قبلاً برای گرفتن یک دفتر قانونی، باید حضوری مراجعه می‌کردید، الان دیگر سیستمی شده و هر جای ایران که به اینترنت وصل باشید، می‌توانید دفتر قانونی‌تان را بگیرید و مشکلتان را حل کنید.

اگر همۀ این بازار بیمه و بانک و گمرک و… را یک بازار مالی در نظر بگیرید، خواهید دید که به‌طور روزانه درگیر فین‌تک هستیم.

این تکنولوژی از زمان‌های قبل‌تر آمده بود و حداقل دربارۀ فین‌تک این‌طور می‌گویند که همان موقعی که عابربانک آمد، فین‌تک هم به وجود آمد.

به هر حال از زمان شیوع بیماری کرونا این مسائل برجسته شده است. همان‌طور که می‌دانید جنگ جهانی دوم نقطۀ عطفی در تاریخ است و با آن برگی از تاریخ ورق خورد.

به‌نظرم کرونا هم همین‌گونه است و نقطۀ عطفی در تاریخ است. به‌طور مثال اگر تا دیروز دنبال سیستم Cloud نمی‌رفتیم، امروز می‌فهمیم که این سیستم چقدر مزیت دارد.

اتفاقاً حسابداری و حسابرسی چیزی است که از قبل هم می‌شد آن را برون‌سپاری (Outsource) کرد. به‌قول بعضی از بچه‌ها امروز می‌فهمیم به‌راحتی می‌شود حسابداری و حسابرسی را هم به‌طور دورکاری (Outoffice) انجام داد.

وقتی دقت می‌کنیم می‌بینیم چقدر هم این برون‌سپاری و دورکاری خوب است. داخل خانه نشسته‌ایم و با سیستم کار می‌کنیم و از جاهای مختلف هم می‌توانم وصل بشویم.

چقدر در هزینه‌های برق و اداری و تشکیلاتی صرفه‌جویی می‌شود. از برخی آشنایان که کارمند شرکت‌های بزرگی در آمریکا و کانادا هستند، دراین‌باره پرسیدم و گفتند که اصلاً برنامۀ ما این است که دیگر کلاً دفتر حضوری نداشته باشیم. بله، این‌ها دارند به‌سمتی حرکت می‌کنند که دیگر دفتر نداشته باشند.

با این کار خیلی هزینه‌ها کاهش می‌یابد و کارها راحت‌تر انجام می‌شود. با این حال موضوع تکنولوژی در حسابداری هنوز به‌خوبی در ایران جا نیفتاده است.

برخی از مالی‌چیان عزیز هنوز با فلش اطلاعات را جابه‌جا می‌کنند. حال آنکه نرم‌افزارهای Cloud رایگان زیادی مثل سرویس‌های ابری مایکروسافت وجود دارد که خیلی راحت می‌توانیم فایل‌ها را در آنجا قرار دهیم و هرجا که هستیم از آن استفاده کنیم.

فعلاً وارد مباحث بلاکچین نمی‌شوم. هنوز این مباحث به حیطۀ حسابداری و حسابرسی وارد نشده و ممکن هست به این زودی هم این اتفاق نیفتد.

به هر حال تکنولوژی وارد حسابداری شده و با آن عجین شده است. در دهۀ هفتاد یا هشتاد برخی فکر می‌کردند که از داس به ویندوز بیاییم یا نه و طبیعتاً کسانی که آن زمان زودتر از داس به ویندوز آمدند، بردند.

این زمانی که ما در آن قرار داریم،‌ دقیقاً مثل همان زمان است و در همان نقطه قرار داریم. شاید باورتان نشود برخی شرکت‌های کوچک و زیرپله‌ای هنوز با سیستم‌هایی مثل داس کار می‌کنند! آن شرکت هیچ‌وقت توسعه نمی‌یابد.

از آن طرف هم شرکت‌های بسیار به‌روز و پیشرفته‌ای هم وجود دارد؛ مثلاً الان که بحث استفاده از سرویس‌های ابری مطرح است، شرکت‌هایی هستند که پنج‌شش سال پیش با سرویس‌های ابری کار می‌کردند. مطمئناً شرکت‌هایی که این توسعه را در پنج‌شش سال پیش داشتند، حتماً در جوانب دیگری هم توسعه یافته‌اند.

ما یک مالی‌چی قدیمی داشتیم که وقتی از او می‌پرسیدیم که مدیرمالی یعنی چه، می‌گفت: «مدیرمالی یعنی مدیریت بر منابع و مصارف». تعریفش یک تعریف کلاسیک بود. آن زمان می‌گفتیم هرقدر توانستید به‌طور مجاز پول‌ها را دیرتر پرداخت کنی و به‌طور مجاز زودتر بگیری، مدیرمالی خوبی هستی؛ اما امروز مدیرمالی باید به مجموعه‌ای از ابزار و اطلاعات مسلح باشد.

امروزه مدیرمالی‌ای که مالیات نداند، نمی‌تواند در شرکت‌های بزرگ کار کند. شرکت‌های بزرگ، شرکت‌های خوب، شرکتی که دارد توسعه پیدا می‌کند، حتی استارتاپ‌های کوچکی که می‌خواهند بزرگ شوند، باید یک مالی‌چی داشته باشند که دربارۀ مالیات و بیمه و تأمین اجتماعی اطلاعات داشته باشد؛ چون از شرکت‌ها رسیدگی می‌شود و مالی‌چی باید پاسخگو باشد. بله، مالی‌چی دربارۀ حسابرسی و سیستم‌های نرم‌افزاری باید اطلاع داشته باشد.

وقتی می‌خواهند برای شرکت سیستمی بخرند، باید مالی‌چی با چهار تا نرم‌افزار کار کرده باشد و اطلاعات داشته باشد. دربارۀ بانک و مسئلۀ تأمین مالی باید اطلاعات داشته باشد.

به‌بیان دیگر امروزه مدیرمالی در حوزۀ اقتصادی در خط مقدم است و دیگر آن مدیرمالی سنتی نیست که به او گفته شود که بیا حساب‌وکتاب ما را انجام بده و چهار تا رقم جمع بزن!

امروزه به مدیرمالی می‌گویند که شما باید بروی تأمین سرمایه کنی، باید بروی داخل بازار و برایم پول بیاوری، شما باید بروی برای من وام بگیری و وامی هم که می‌گیری با بهترین نرخ و کمترین وثیقه باشد. به هر حال مدیرمالیِ امروز یا مدیرمالی ۱۴۰۰، با مدیرمالی که در ذهن ماست فرق می‌کند.

باز هم تأکید می‌کنم: به‌نظرم امروز آن وقتی است که باید مالی‌چی‌ها خودشان را در این حوزه‌ها تقویت کنند؛ یعنی اگر در زمینۀ مالیات یا آشنایی با سیستم‌های نرم‌افزاری مشکل دارند، باید مشکلشان را حل کنند و خودشان را ارتقا بدهند.

نرم‌افزارها قرار است به شما خدمت بکنند. اگر تکنولوژی را نشناسید، هیچ‌گاه نمی‌توانید از آن نیرو و کمک نهفته در نرم‌افزار استفاده کنید.

نقدینگی

این صحبت‌هایی که گفتم همه مقدمه بود تا به بحث نقدینگی برسم. اساساً تأسیس شرکت برای کسب درآمد و پول هست.

حتی تأسیس بنگاه خیریه هم برای این است تا با پول به دست بیاید و با آن بتوانیم کمک کنیم.

بنابراین نقدینگی قلب تپندۀ و شریان اصلی هر شرکتی است. شرکت خیلی خوبی را در نظر بگیرید که سر وقت حقوق نمی‌دهد. چه کسی حاضر است برود کار کند؟

شرکت برندی را در نظر بگیرید که حقوق نمی‌دهد یا پول تأمین‌کننده‌اش را نمی‌دهد یا نمی‌تواند پولش را بگیرد.

چه کسی حاضر است در آنجا کار کند؟ خلاصه اینکه نقدینگی نقطۀ عطفی است که شرکت باید رویش بایستد و هزینه کند و مطالبه داشته باشد.

به‌نظرم فضای امروز به‌سمت مدرن‌شدن حرکت می‌کند. مثلاً اگر ده سال پیش می‌خواستیم استدیویی مثل همین استدیویی که الان در آن دارم صحبت می‌کنم و امکانات خوبی دارد و شیک و مرتب است بگیریم، اولاً با این کیفیت و امکانات نبوده، ثانیاً شاید در کل تهران دو تا استدیو بوده که یکی از آن هم مال صداوسیما بوده!

اما امروز در استدیوی یک شرکت خصوصی هستیم و از امکانات مدرن آن هم استفاده می‌کنیم. چه بخواهیم چه نخواهیم وارد این دنیای جدید شده‌ایم و باید ابزار دنیای جدید را هم داشته باشیم.

بنابراین امروز زمانی است که باید به آن چیزهایی که داخل کتاب‌ها خوانده‌ایم برگردیم و آن هم بحث برنامه‌ریزی است. به‌بیان دیگر به‌خاطر اینکه همه چیز علمی شده، با برنامه‌ریزی مالی می‌توانیم نقدینگی خودمان را کنترل کنیم.

سه نکتۀ مهم در برنامه ریزی مالی

برای شروع کار سه نکته در برنامه‌ریزی مالی بسیار مهم است:

۱. بودجۀ نقدی: برخی مدیران شرکت‌های کشور ما بودجه‌شان را می‌نویسند و برخی مدیران هم نمی‌نویسند؛ یعنی اعتقادی به بودجه ندارند و تعریف خیلی بامزه‌ای که از بودجه می‌کنند این است: «بودجه به تو می‌گوید پولت قرار است کجا برود. تو نمی‌توانی از بودجه‌ات بپرسی پولم کجا رفت.» تکلیف آن شرکت‌هایی که بودجه‌شان را نمی‌نویسند مشخص است.

آن‌ها با باد می‌آیند و با باد می‌روند. اما شرکت‌هایی که می‌خواهند کار کنند و جدی هستند، دو دسته‌اند: یک دسته بودجۀ عملیاتی می‌نویسند که قسمتی از آن بودجۀ عملیاتی، بودجۀ نقدی‌شان است و یک دستۀ دیگر اصلاً بودجۀ عملیاتی نمی‌نویسند و صرفاً یک بودجه‌ای می‌نویسند تا هولدینگ دولتی یا وابسته به دولتشان بتواند فعالیت کند.

روی سخنم به آن شرکت‌هایی است که بودجۀ عملیاتی و به‌طور مشخص‌تر بودجۀ نقدی می‌نویسند. برای مدیریت نقدینگی‌مان نیاز داریم بودجۀ نقدی داشته باشیم.

به‌قول قدیمی‌ها نیاز داریم منابع و مصارف داشته باشیم. البته «بودجۀ نقدی» و «منابع و مصارف» و «Cash Flow» هر یک از نظر حسابداری تعریف جداگانه‌ای دارد و الزاما به یک معنی نیستند.

به هر حال هرچه از این‌ها می‌فهمید، همان را در نظر بگیرید. به هر صورت این بودجۀ نقدی یا این منابع و مصارف یا این Cash Flow، باید هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه باشد.

اگر این ابزار را نداشته باشید، مثل آدمی خواهید بود که چشم‌هایش را بسته‌اند و می‌گویند که بیا راه برو و طبیعتاً بدون چشم هم نمی‌توانید در خط مستقیم راه بروید. بنابراین اولین نکته‌ای که باید به آن بپردازیم بحث بودجۀ نقدی است.

۲. جریان نقدی: نکتۀ دوم صورت جریان نقدی یا همان Cash Flow است که قبل‌تر هم گفتم. به نظر من اگر یک سیستم حسابداری بخواهد خوب کار کند، باید هر ماه Cash Flow بدهد. باید هر ماه صورت جریان نقدی بدهد، حالا سه طبقه‌ای باشد یا چه چهارطبقه‌ای، فرق چندانی ندارد.

اگر نتوانید آخر هر ماه مطابق با استانداردهای حسابداری، Cash Flow بدهید، مشخص می‌شود که سیستمتان مشکل دارد. منظورم از Cash Flow منابع و مصارف و بودجۀ نقدی نیست.

جایی که سیستم‌های نرم‌افزاری می‌تواند کمکتان کند و فقط هم در تراکنش‌های زیاد سیستم‌های نرم‌افزاری می‌تواند به شما کمک کند، همین بحث Cash Flow است؛ چون دقیقاً باید بدانید چقدر وام داده‌اید، چقدر بهره داده‌اید، چقدر جریمه داده‌اید، چقدر وام گرفته‌اید، چقدر برای دارایی ثابت خرج کردید، چقدر سود سهام داده‌اید، و… . همۀ این محاسبات چیزی نیست که بتوانید با محاسبات دستی و چرتکه انجام بدهید.

بنابراین خواهشی که از شما دارم و پیشنهادی که به شما می‌کنم این است که حتماً به‌سمت تدوین برنامه‌هایی بروید که بتوانید به‌صورت ماهانه Cash Flow داشته باشید.

۳. گزارش نقدینگی روزانه: نکتۀ دیگر در بحث برنامه‌ریزی مالی، گزارش نقدینگی روزانه است. خیلی تعجب می‌کنم که برخی شرکت‌ها نقدینگی روزانه ندارند. مگر می‌شود آدم صبح از خواب بیدار شود و نقدینگی روزانه نداشته باشد؟!

اصلاً شما به‌عنوان یک شخص، آیا شده از خواب بیدار شوید و ندانید چقدر در حسابتان پول هست و چقدر بدهی دارید و چقدر طلب دارید؟ اگر می‌خواهید نقدینگی‌تان را کنترل کنید و مدیریت داشته باشید و دچار چالش نشوید، باید حتماً نقدینگی روزانه داشته باشید.

بدانید که امروز چقدر پول دارید، پولتان کجاست و امروز و فردا و پس‌فردا چقدر می‌خواهید پول خرج کنید و چقدر قرار است برایتان پول بیاید. همۀ این‌ها باید در نقدینگی روزانه درج شود.

اشخاص زیادی که مالی‌چی هم نیستند، در زندگی شخصی‌شان این محاسبات را انجام می‌دهند؛ اما متأسفانه برخی شرکت‌های بزرگ گزارش نقدینگی ندارند.

برای تهیۀ گزارش می‌توان از نرم‌افزارها و سیستم‌ها کمک گرفت. اکسل هم برای ما یک نرم‌افزار رایگان است.

برخی شرکت‌های بزرگ حتی از همین نرم‌افزارهای رایگان هم برای تهیه گزارش نقدینگی دریغ می‌کنند، چه برسد به اینکه بخواهند سراغ سیستم‌های مختلف بروند.

اعتبارسنجی و وصول مطالبات

موضوع چک صیاد به این بحث کمک می‌کند. هر شرکتی که روبه‌جلو حرکت می‌کند و خودش را توسعه می‌دهد و شفاف کار می‌کند، در واقع کاملاً به نفعش دارد کار می‌کند.

در ابتدای صحبتم گفتم که در سال ۱۴۰۰ چالش‌ها و قوانینی پیش رو داریم که در بلندمدت با برداشتن رانت به سود تک‌تک شهروندان ایران و شرکت‌هایی است که می‌خواهند درست کار کنند؛ مثلاً منی که یک شرکت استارتاپ کوچکی دارم و می‌خواهم شفاف کار کنم و همیشه مالیاتم را آخر ماه می‌دهم، طبیعتاً رانت ندارم و آن قوانین به نفع من است.

بنابراین آن قوانین به نفع شهروندانی است که می‌خواهند درست و قانونی و توسعه‌محور کار کنند.

در این بُعد به اعتبارسنجی وصول مطالبات نیاز داریم. این کار به‌طور کلی یک کار سیستمی است؛ فرض کنید یک شرکت پخش غیرغذایی، یازده‌هزار مشتری دارد. (اگر شرکت پخش غذایی باشد، ممکن است حدود یک میلیون هم مشتری داشته باشد.)

به هر حال آیا این یازده‌هزار مشتری را می‌شود بدون یک سیستمی که تمام اطلاعات را داشته باشد انجام داد؟

بنابراین موضوعی که باید همۀ شرکت‌ها از امروز پایه‌اش را بگذارند که البته امروز هم دیر است، بحث اعتبارسنجی و وصول مطالبات است تا بتوانید مطالباتتان را به‌موقع و درست و با کمترین ریسک بگیرید. پس قبل این موضوع نیاز هست که اعتبارسنجی کنید.

امروزه مدل‌های مختلف اعتبارسنجی و فروش وجود دارد. امروزه شرکت‌ها برای وصول مطالبات دیگر به یک دستورالعمل سادۀ ده‌صفحه‌ای اکتفا نمی‌کنند، بلکه جلسات و کارگروه‌های مختلف دارند. خلاصه اینکه اگر می‌خواهید نقدینگی خوبی داشته باشید، همیشه باید حواستان به وصول‌هایتان باشد.

رصد بازار و چانه زنی

همیشه باید بازار را رصد کنید. هرچه شرکت‌ها بزرگ‌تر می‌شوند، رصد بازارشان قوی‌تر می‌شود. فرضاً اگر شرکت تویویتا دست من باشد، پیش خودم می‌گویم من چه کار دارم به بازار! می‌نشینم و تولیدم را می‌کنم.

این منطق اشتباه است. به‌طور مثال عملکرد شرکت تویوتا را ببینید که چگونه بازار را رصد می‌کند. این‌گونه نیست که چون در صدر بازار نشسته‌اید، دیگر کاری با بازار و رقبا نداشته باشید.

نه، در همۀ صنعت‌ها لازم هست که همیشه بازار را رصد کنید. من به دید تجاری و برند و فروش و… کاری ندارم. منظورم بحث مالی هست تا عملکرد مالی رقبا را بفهمیم و بدانیم رقبای ما دارند چه کار می‌کنند.

چندی پیش جایی بودم. یک نفر گفت که من می‌خواهم شفاف کار کنم، اما فلان‌جا کد ملی به من نمی‌دهد. به او گفتم که ببین رقبایت چگونه کار می‌کنند. از او پرسیدم که بازار چگونه شکل می‌گیرد و تو می‌خواهی چه نقشی را ایجاد کنی؟

خلاصه اینکه رصد بازار خیلی مهم است و این یک مسئلۀ علمی است. همه باید در هر صنعتی که هستند بازار را رصد کنند. این مسئله در مدیریت نقدینگی هم بسیار مهم است.

اگر وضعیت بازار را نفهمید و اطلاعی از بازار نداشته باشید، طبیعتاً ممکن است به‌خاطر نبودن در بازار و رصدنکردن، فرصت خرید خیلی چیزها را با قیمت کمتر یا با مدت بیشتر از دست بدهید.

یک بخش چانه‌زنی به تأمین‌کننده‌ها برمی‌گردد. در زمینۀ وصول مطالبات گفتم که باید خیلی جدی در زمینۀ وصول مطالباتمان عمل کنیم؛ ولی در بخش تأمین‌کننده، باید بتوانیم همیشه چانه بزنیم.

رک‌وراست بگویم: ما مالی‌چی‌ها همیشه باید بگوییم از راه قانونی پول را دیرتر به تو می‌دهم و پول را زودتر از تو می‌گیرم، البته به‌جز حقوق کارمند که آن خوردن ندارد!

اگر به این چند نکته‌ای که گفتم دقت کنید، متوجه می‌شوید که همه‌اش یک برنامه‌ریزی است. ما به یک برنامه‌ریزی مدونی نیاز داریم که توسط آن بتوانیم نقدینگی را مدیریت کنیم.

بانک‌ها، شرکای تجاری همیشگی

نکتۀ آخر هم در زمینۀ بانک‌ها و مؤسسات مالی است. در حسابداری و امور مالی یک مقوله‌ای به نام «اهرم» داریم.

می‌گوییم که پولی که شریک می‌آورد یک پول گران است. از بانک با نرخ خیلی بهتر وام بگیرید و آن پول را اهرم مالی کنید. به‌بیان دیگر به‌جای اینکه پول سهامدارتان را بیاورید، و از بانک وام بگیرید و آن پول را اهرم کنید و سودتان را افزایش دهید. در این زمینه حتماً باید تیم خزانه‌مان بسیار قوی و فنی و حرفه‌ای باشد.

من شرکت‌هایی را می‌شناسم که واقعاً همیشه از لحاظ نقدینگی خیلی خوب هستند؛ چون شرکت‌های شناخته‌شده‌ای هستند، نمی‌توانم اسم ببرم. یکی از عادت‌های این شرکت‌ها این است که همیشه مثلاً هر هفته یا حداقل ماهی یک بار به تمام بانک‌هایشان به‌طور حضوری سر می‌زنند و جویای احوال و اخبار مدنظرشان از بانک‌ها هستند و همیشه با بانک‌ها مراوده دارند.

همان‌طوری که سازمان امور مالیاتی شریک جیب همۀ ماست و بالاخره سهم خودش را می‌خواهد، بانک هم می‌شود شریک همه باشد. بله، ممکن است یک بانک به نرخی به شما وام بدهد که مساعد نباشد. ولی به‌نظرم همیشه نرخی را انتخاب کنید که خوب باشد.

بانک را دریابید. اگر می‌خواهید یک Cash Flowی خوبی داشته باشید، اگر می‌خواهید یک نقدینگی خوبی داشته باشید، اگر می‌خواهید یک مدیریتی را در کارتان داشته باشید، حتماً یک قسمت آن مدیریت، بانک است.

یعنی اگر یک شرکتی بگوید که من وام نمی‌گیرم، چون خیلی وضعم خوب است، من تعجب می‌کنم. چراکه به‌نظرم اصلاً وام در تجارت یک پول ارزان است؛ چون اگر از بانک نگیرید، مجبورید از سهامدارهایتان بگیرید.

پس از این توضیحات، یک خلاصۀ یک دقیقه‌ای می‌گویم: سال آینده ممکن است برای ما سرنوشت‌ساز باشد. فارغ از اینکه آیا وضع اقتصادی خوب می‌شود یا بد، برای منی که می‌خواهم توسعه پیدا کنم، باید حواسم به نقدینگی باشد و یک سری چالش دارم. این نقدینگی و این چالش‌ها را باید با برنامه‌ریزی صحیح و با شرکای تجاری‌ام حل کنم.

خروج از نسخه موبایل