کار هست، کارکن نیست!

نگاهی به مشکل کمبود نیروی کار در ایران

کار

طرح موضوع

شمایی که الان دارید این یادداشت را می خوانید بی شک در سال گذشته حداقل یکبار درگیر یافتن نیروی کار بوده اید یا شایدم هم دنبال کار. چرا نیروی کار در این سال ها کم شده است؟ ایران کشوری صنعتی  نیست، اما این دلیل نمی شود که کار تولید نشود. برای کشوری در حال توسعه ، که تعداد زیادی نیروی جوان دارد، هر چقدر کار تولید شود باز جایی برای بیکاری هست.

همه میدانیم که آمار بی کاری در ایران بالاست و آمار پذیرفته شدگان و فارغ التحصیلان دانشگاه ها هم نشان می دهد، هر ساله تعداد زیادی نیروی کار تازه نفس آماده کار هستند. اما چرا همچنان همه شرکت ها دنبال نیروی کار می گردند. اگر اندکی بابت این موضوع آخری شک دارید، کافی است سری به ده ها سایت کاریابی بزنید تا با انبوهی از آگهی های استخدام در رده های مختلف روبرو شوید. حالا که واقعا کار هست و بیکاری هم هست، پس مشکل کجاست؟

مشکل بیکاری کجاست؟

شاید پاسخ به این سوال را باید کمبود نیروی کارِ با کیفیت و متخصص دانست. به زعم جامعه کارفرمایی ایران،  فاصله گرفتن دانشگاه از صنعت، که به نظر می رسد هر سال با سرعت بیشتری در حال انجام است، دلیل مهمی از نبودن نیروی متخصص است. تمرکز بر آزمون و تست و امتحان و نپرداختن به مهارت های ارتباطی و اجتماعی یا به طور کلی مهارت های نرم در دانشگاه ها خود گواه مهمی بر این موضوع است. این نکته قابل ذکر است که اثرات آموزش های مجازیِ بعد از کرونا احتمالا با شدت بیشتری در ایجاد این فاصله نمود پیدا خواهد کرد.

تجمیع شرکت های بزرگ در شهرهای بزرگ هم یکی دیگر از دلایل عدم استفاده کامل از ظرفیت دانشگاهی است. طبیعی است گذراندن دوره دانشجویی این امکان را برای دانشجو فراهم می کنم که در مواقع مختلف امکان مراجعه به محل زندگی خود را در طول ترم به صورت محدود یا میانه ترم ها به صورت طولانی تر داشته باشد. اما استخدام شدن، محدودیت های بیشتری برای او به دنبال خواهد داشت، که ممکن است خیلی ها آن را تاب نیاورند.

از طرفی بخش عمده ای از کارجویان، مهارت یا امکان ارائه توانایی های خود را در تنظیم رزومه یا جلسات مصاحبه را ندارند و در جامعه ای که به دلیل مسائل عدیده ی اقتصادی، بسیار نامطمئن و کوتاه مدت شده است، امکان برقراری اعتماد توسط کارفرما ممکن نمی شود. نیروهای کاردان علاوه بر تخصص های فنی باید افرادی تمام کننده باشند، یعنی بتوانند با وجود محدودیت ها، وظایفی که به آن ها سپرده می شود را به سرانجام برسانند و کارفرما را با انبوهی از مشکلات، درگیر مسائل جزئی و روزمره نکنند.

تورم و جامعه کوتاه مدت

به نظر می رسد اگر شرایط حداقلی کارفرما در کارجو دیده شود، آموزش حین خدمت توسط اکثر کارفرمایان پذیرفته شده است، اما توسعه کانال های کاریابی اینترنتی از یک سو و گسترش واحدهای منابع انسانی شرکت ها در قسمت جذب، این امکان را برای کارجویان کاربلد فراهم کرده است که همیشه امکان اخذ پیشنهادهای جذاب تر برایشان ممکن باشد. بنابراین شرکت ها دائما در حال مبارزه و رقابت در جذب کارکنان هستند.

خیلی از رزومه هایی که کارجویان این روزها ارسال می کنند، برای محک زدن توانایی و صرفا بابت انگیزه های مالی ارسال می شود.  برای هر آگهی استخدامی، ده ها رزومه ارسال می شود، اما تعداد اندکی پاسخ تلفن را می دهند، و از آن تعدادِ اندک، درصد کمی از افراد برای مصاحبه حاضر می شوند و اگر شرکت خوش شانس باشد و از افراد باقی مانده، کسی را مناسب جایگاه خالی پیدا کند، باز امکان اینکه کارجو کار را قبول نکند بسیار بالاست. چون کارجویانی که مراحل مصاحبه را طی می کنند، اکنون با دست پر به مذاکره با کارفرمای فعلی می پردازند و معمولا کارفرما با قول و قرارِ جدید، باعث ماندگاری کارمندان خود می شود.

در سال های اخیر کارفرمایان مسئله ی نگهداشت و ارتقای کارکنان را برای جلوگیری از خروج کارکنان با کیفیت خود، در دستور کار قرار داده اند. ترکیب مزایای غیر نقدی مثل امکانات تفریحی، دورکاری، سفر،  سهم از سود یا مشارکت در سهام و البته هدایای مناسبتی، امروزه به عنوان روش های متداول همکاری در شرکت ها تبدیل شده است.

گسترش اینترنت

اما شاید بتوان بزرگترین دلایل عدم کامیابی شرکت ها در جذب نیروی انسانی را در سه موضوع طبقه بندی کرد. بازارهای مالی، شبکه های اجتماعی و مهاجرت. به نظر نگارنده، گسترش اینترنت در شکل گیری هر سه ی این موضوعات نقش اساسی داشته است. در ادامه مختصرا به بررسی هر یک می پردازم:

بورس

جهش بورس در سالهای پایانی دهه نود، ظهور رمزارزها و بازارهای مالی جهانی در سالهای اخیر، جوانان زیادی را که سودای یک شبه ره صد ساله رفتن را در سر دارند، به این سوی کشانده است. در کنار افراد زیادی که در این بازارها ضررهای هنگفتی متحمل می شوند، هستند کسانی که به درآمد رسیده اند و کسب و کار خود را در این حوزه راه اندازی کرده اند. جذابیت این حوزه بسیار بالاست  و عملا بخشی از نیروی فعال جامعه به این سمت کشانده شده است.

شبکه های اجتماعی

فراگیرشدن شبکه های اجتماعی در ایران این امکان را برای افراد زیادی فراهم کرده است که با هزینه ای بسیار کم، کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنند و عملا مسئله هزینه تبلیغات را برای کسب و کارهای شخصی، به مقدار ناچیزی رسانده است. یعنی دقیقا در زمانی که برخی از حقوق ها کفافِ هزینه های رفت و آمد، غذا و لباس را هم نمی دهد، برای یک جوان این امکان فراهم شده است که بر اساس خلاقیت فردی در بستری رایگان خدمتی ارائه دهد، که اگر این بستر وجود نداشت، شاید این خدمت هرگز عرضه نمی شد.

مهاجرت

مهاجرت فارغ التحصیلان دانشگاه های تراز اول و نخبگان ایران چیز تازه ای نیست، اما تورم افسارگریخته ی سال های اخیر به همراه بازتاب نوع زندگی یی که از غرب تبلیغ می شود، نه تنها نرخ مهاجرت نخبگان را بالا برده است، بلکه افزایش مهاجرت فارغ التحصیلان دانشگاه های معمولی و حتی تکنسین ها را نیز به دنبال داشته است. این روزها در برنامه ریزی جوانان در کنار احتمالا مسئله تناسب  اندام و ازدواج، موضوع مدرک آیلتس و مهاجرت نیز به هدفی عمومی تبدیل شده است.

بی شک از مجموع افرادی که به یکی از این سه دسته تعلق دارند، هستند استعدادهای جوان و نابی که از دسترسی شرکت ها و کسب و کارهای بزرگ خارج شده اند، افرادی که من آن ها را آدم های تمام کننده می نامم.

این یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد شماره ۵۶۷۸ مورخ ۴ اسفند ماه ۱۴۰۱ چاپ شده است.

اگر به این موضوع علاقه مند هستید، در همین ارتباط یک یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد شماره ۴۹۳۶ مورخ ۲۶ تیر سال ۹۹ چاپ شده است.

لینک کوتاه مطلب : https://alitsaki.ir/?p=3332
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برای امنیت، استفاده از سرویس reCAPTCHA گوگل مورد نیاز است که تابع Privacy Policy and Terms of Use است.